تدبر در قرآن
در باب قرآن
خداوند قرآن را کتاب هدایت و رحمت برای جهانیان فرستاده است؛ این کتاب به استوارترین راهها هدایت میکند؛ شرح و بیان هر چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است. این کتاب میتواند احوال فردی و اجتماعی و مدنی مردم را اصلاح کند. صلاح فردی بر خودسازی و پاک کردن دل و درون استوار است؛ این کار با ایمان صحیح و یقین کامل و اعتقاد سالم انجام میگیرد. زیرا ایمان سرچشمه بینش و تفکر و نگرش سالم است. صلاح قلب با انجام عبادات ظاهری و باطنی برای تزکیه و پاکسازی درون امکانپذیر است تا بنده بتواند برای پروردگارش خالص باشد. صلاح جامع با صلاح افراد و خانوادهها و کنترل رفتار و عملکرد مردم و برپایی حق و عدالت و خیر در میان آنان انجام میشود. اما عمران و آبادنی بشری و صلاح نوع بشر بر اصلاح مناسبات و روابط بین خانوادهها استوار است. به همین خاطر قرآن کریم سه مقصد را مد نظر دارد: توحید، تزکیه و عمران. تمام ابزارهای صلاح ایمان و آموزش ایمان صحیح و خالص و تهذیب اخلاق و رفتار تحت این عنوانها جای میگیرد. اخلاق رسول خدا قرآن بود. عدالت شریعت و قدرت آن در تحقق مقاصد شارع و مقاصد مکلفین و سیاست امت در این کتاب آمده است؛ تا این امت همواره در جایگاه خیریت و وسطیت باشد. الگوی مردم باشد و آنان را بر ریسمان الهی گرد آورد تا پراکنده نشوند. از داستانها و اخبار امت پیشین درس بگیرند و از آنچه که برایشان رخ میدهد پند گیرند. قرآن آمده است تا آنچه به صلاح دنیا و آخرت مردم است به آنان بیاموزد. مردم را پند و موعظه و بشارت دهد تا به وعدههای خدا شوق ورزند و از عذابش بترسند. از کتاب خدا پیروی کنند؛ کتابی که مردم را برای هماوردی با خود به چالش کشیده است. به همین خاطر قرآن با علم و دانش و انواع علوم مرتبط است. این علوم را میتوان به چهار نوع تقسیم کرد: علوم و معارفی که مؤمنان برای تدبر و تلاوت کنندگان برای تلاوت به آن نیاز دارند. این علوم در قرآن آمده است مانند اخبار امتهای گذشته و ماجراهای آنان با پیامبرانشان. این داستانها باعث تهذیب اخلاق پیروانش میشود. دوم علومی که مؤمنان در تلاوت کتاب خدا بر حسب ظرفیت عقلی خود به آن نیاز دارند. این علوم آنان را به بسیاری از حقائق مانند علوم طبیعی و حکمت و ویژگیهای مخلوقات و غیره میرساند. علومی هم وجود دارد که قرآن به آن اشاره کرده است بدون این که به جزئیات آن بپردازد تا مردم آن را مدخل فهم و تدبر و برداشت از قرآن و تفکر قرآنی خود قرار دهند؛ مانند علوم مربوط به کوهها و طبقات زمین و ستارگان و خواص آنها. علومی هم وجود دارد که به مثابه هشدار به آنها اشاره کرده است مانند جادو و امثال آن. به همین خاطر قرآن کتاب هدایت است زیرا هدایت مقصد اول آن است. اما برای این هدایت به ابزار و وسایل مختلف از جمله علوم و معارف متوسل میشود بدون این که محدود به آنها باشد.
تاملی در آیات ۶ تا ۱۷ سوره بلد
۱-در آیه ششم وهفتم (یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًۭا لُّبَدًا ۶ أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ ۷) اشاره به فردى دارد که با تکبر وغرور از صرف اموالش جهت آزار واذیت پیامبر عزیز و رسیدن به خواستههای نامشروعش، صحبت میکند و به اموال وثروت خود مینازد. و در آیه بعد خداوند پاسخ گستاخی او را میدهد که خداوند او را میبیند و ازنیت پلیدش که آزار رساندن به پیامبر عزیز و یا کسب نام وشهرت میباشد، آگاه است و میداند با چه نیتی اموالش را هزینه کرده است. ۲- (أَلَمْ نَجْعَل لَّهُۥ عَیْنَیْنِ ۸ وَلِسَانًۭا وَشَفَتَیْنِ ۹) به انسان، نعمت چشم و زبان و دو لب را یادآوری میکند (البته اینجا تنها منظور ابزار ظاهری نیست بلکه نفس ناطقهای است که کار اندیشیدن و فهمیدن را بر عهده دارد). ۳- (وَهَدَیْنَـٰهُ ٱلنَّجْدَیْنِ ۱۰) اشاره به دو راه نیک و بد که خداوند به انسان عطا کرده و او را به حال خود رها نکرده. ۴- (فَلَا ٱقْتَحَمَ ٱلْعَقَبَهَ ۱۱وَمَآ أَدْرَىٰکَ مَا ٱلْعَقَبَهُ ۱۲) اشاره به مسیر سخت و صعبالعبور است (عقبه گردنهای سخت و کوهستانی که گذر از آن بسیار سخت است). حال اگر ما بخواهیم راه بد را انتخاب کنیم کاری سهل و آسان است و مبارزهای با نفس در کار نیست، اما اگر راه نیک را انتخاب کنیم باید از گردنهای صعبالعبور گذر کنیم و آن جهاد دائمی با نفس و خواستههای شیطانی است. ۵-خداوند مهربان برای انجام این نیکیها ما را راهنمایی میکند و راه عبور از این مسیر صعبالعبور را به ما نشان میدهد. که عبارت است از: (فَکُّ رَقَبَهٍ ۱۳أَوْ إِطْعَـٰمٌۭ فِى یَوْمٍۢ ذِى مَسْغَبَهٍۢ ۱۴یَتِیمًۭا ذَا مَقْرَبَهٍأ۱۵َوْ مِسْکِینًۭا ذَا مَتْرَبَهٍۢ ۱۶) آزاد کردن برده چون در عصر ما بردهداری رسم نیست میتوانیم به آزادی زندانیان ورشکسته کمک کنیم و یا طعام دادن به گرسنگان که اکنون متأسفانه در جامعه خودمان فراوان هستند. کمک به یتیمان بخصوص یتیم خویشاوند. یا به بینوایی که در اثر مشکلات زندگی به خاک نشستهاند و این کارها چه بهصورت آشکار باشه چه بهصورت نهان نیاز به مبارزه با نفس دارد. و در کنار انجام این اعمال خوب لازم است که انسان مؤمن باشد و هدفش جلب رضایت خداوند متعال باشد نه اینکه دنبال کسب شهرت و مقام، که خداوند به همهچیز آگاه است و عمل بدون ایمان موردپذیرش پروردگار نیست. ۶- سپس خداوند متعال برای انجام اعمال نیک سفارش شده در آیه هفدهم به ما توصیه میکند که بهصورت جمع اقدام کنیم تا جامعهای مؤمنانه داشته باشیم (ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَتَوَاصَوْا۟ بِٱلصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا۟ بِٱلْمَرْحَمَهِ ۱۷) زیرا مطلوب است که فرد ایمان آورنده با دیگر ایمان آورندگان همراه شود تا یک جمع ایمانی تشکیل شود تا برای برپایی خوبیها و از بین بردن بدیها بهصورت جمعی عمل کنند و یکدیگر را به شکیبایی و مهربانی با خلق خدا سفارش کنند. و کسی که پا در دایره ایمان بگذارد تمام زندگیاش یک زندگی صابرانه میباشد و انجام خوبیها و دوری از حرام جز با صبر مقدور نیست، و دیگر ویژگی بارز جامعه ایمانی رحم و شفقت و مهربانی و دلسوزی برای تمام بشریت است، و هر مؤمن باید این صفت رحمانی را در خود تقویت کند. آنان که چنین اوصافی دارند نیکبخت هستند.


