بندگان رحمان
خداوند متعال در سوره فرقان آیه ۶۳ میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا (۶٣) (و بندگان رحمان کسانیاند که بر روی زمین فروتنانه راه میروند) هون: آرامش و وقار، بدون تکبر، گردنکشی و فخرورزی است. البته مراد این نیست که فرمان خدای رحمان این است که بندگان به […]
خداوند متعال در سوره فرقان آیه ۶۳ میفرماید:
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا (۶٣)
(و بندگان رحمان کسانیاند که بر روی زمین فروتنانه راه میروند) هون: آرامش و وقار، بدون تکبر، گردنکشی و فخرورزی است. البته مراد این نیست که فرمان خدای رحمان این است که بندگان به مانند بیماران ـ بهطور ساختگی و ریایی ـ بهشکستگی راه روند بلکه مراد این است که آنان با عزت و گردنفرازیی گام برمیدارند که نشانه مؤمن متواضع برای خدا است، چنانکه رسول خدا ﷺ در راه رفتن چنان حرکت میکردند که گویی از مکان بلند و مرتفعی فرود میآیند. بعضی از سلف صالح نیز راه رفتن به پژمردگی و تصنع را مکروه میدانستند تا بدانجا که روایتشده است: «عمر (رضی الله عنه) جوانی را دید که سست و پژمرده راه میرود، فرمود: تو را چه شده است، آیا بیماری؟ گفت: نه ای امیرالمؤمنین! آنگاه عمر شمشیر خویش را بر سرش بلند کرد و به او فرمان داد تا با نیرومندی و چابکی راه برود» و بندگان رحمان کسانی هستند که «چون جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند، با سلام پاسخ میدهند» یعنی: بر آزادهایی که از سوی اهل جهالت و نادانی میبینند، روش تحمل و بردباری را در پیشگرفته و مانند آنان جهالت نمیکنند بلکه میگویند: سلام! که این سلام، البته سلام درود و تحیت نیست بلکه سلام متارکه است که نه در آن خیری است و نه شری. یا مراد از «سلام» این است: در برابر جاهل سخنی ملایم و حکیمانه میگویند که از آزار او بهسلامت مانند.
وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا (۶۴)
و بندگان رحمان «کسانیاند که شب را برای پروردگارشان سجدهکنان و قیامکنان میگذرانند» یعنی: آنان تمام شب یا بیشتر قسمتهای آن را سجدهکنان بر روهایشان و قیامکنان بر پاهایشان در حال نماز و تهجد بهروز میآورند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عذابها کَانَ غَرَامًا (۶۵)
«و بندگان رحمان «کسانی اند که میگویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بگردان، بیگمان عذاب آن پایدار است» غرام: لازم و دائمی است..
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (۶۶)
«بهراستی آن بدقرارگاه و بد مقامی است» یعنی: در حقیقت آتش دوزخ برای اقامت، بد جایگاه و بدمکانی است. پناه میبریم به خدواند متعال از دوزخ.
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا (۶٧)
و بندگان رحمان «کسانی اند که چون انفاق کنند، نه اسراف میکنند و نه بخل میورزند» اسراف: در گذشتن از حد با انفاق کردن بسیار است، هرچند راهی که در آن انفاق میشود، راه حلالی باشد. اقتار: تنگگرفتن و بخل ورزیدن در انفاق است «و شیوهشان در میان این دو حد وسط است» قوام: انفاق بهاعتدال و میانهروی است، بهگونهای که در حدی انفاق کند که فقیر، گرسنه و برهنه نماند و آنگونه ولخرجی هم نکند که مردم بگویند: اسراف و زیادهروی کرد بلکه اگر خداوند ﷻ به او گشایش عنایت کرد، بذل و بخشش و گشادهدستی در پیش گیرد ولی برای وقت نیاز خود، ذخیره هم بکند
در حدیث شریف آمده است که رسول اکرم ص فرمودند: «کسی که میانهروی پیشه کرد، هرگز فقیر و محتاج نشد». همچنین در حدیث شریف آمده است: «ما أحسن القصد فی الغنی وما أحسن القصد فی الفقر وما أحسن القصد فیالعباده: چقدر نیکوست میانهروی در توانگری، چقدر نیکوست میانهروی در حال فقر و چقدر نیکوست میانهروی در عبادت».
وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا (۶٨)
ابنعباس (رضی الله عنه) در بیان سبب نزول میگوید: مردمانی از اهل شرک کشتار و خونریزی کردند و بسیار کشتند و زنا کردند و بسیار کردند، سپس نزد رسول خدا ﷻ آمده و گفتند: بهراستی آنچه که تو بهسوی آن فرامیخوانی بسی نیکو است اما اگر به ما خبردهی که برای آنچه که مرتکب شدهایم کفارهای است! پس این آیه مبارکه نازل شد.
و بندگان رحمان «کسانیاند که باخدا معبودی دیگر نمیخوانند» یعنی: دعا و نیایش را برای غیر خدا ﷻ صرف نمیکنند تا غیر خدا ﷻ را برای خود پروردگار قرار دهند «و هیچ نفسی را که خداوند حرام کرده است» یعنی: کشتنش را «جز بهحق نمیکشند» کشتن بهحق در سه مورد است: کفر بعد از ایمان (کشتن مرتد)، زنا کردن بعد از احصان[۱] و کشتن به قصاص «و زنا نمیکنند» یعنی: مقاربت جنسی را بدون ازدواج یا ملک یمین (کنیزی)، حلال نمیشمارند «و هر کس چنین کند» یعنی: چیزی ازآنچه را که ذکر شد انجام دهد؛ «میبیند» و روبرو میشود در آخرت؛ «اثام را» اثام: مجازات و کیفر است.
یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (۶٩)
« برای او در روز قیامت عذاب دوچندان میشود و جاودان در آن به خواری و زاری بماند» یعنی: در عذاب دوچندان، به ذلت و حقارت جاودانه میماند.
إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عملاً صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (٧٠)
« مگر کسی که توبه کند» از شرک «و ایمان آورد» به محمد ﷺ «و کار شایسته پیشه کند» بعد از توبه خویش پس بر این کس عذابی نیست «پس اینان کسانی هستند که خداوند سیئاتشان را به حسنات تبدیل میکند و خدا ﷻ همواره آمرزنده مهربان است» گناهان را از آنان محو کرده و بهجای آن برایشان نیکیها و طاعات را ـ با حسن عمل و طاعت و انابتشان بهسوی وی ـ به ثبت میرساند.
ابنعباس (رضی الله عنه) میگوید: «اینان مؤمنانی هستند که قبل از ایمانشان در گناه و بدکرداری قرار داشتند پس خداوند ﷻ آنان را از بدیها رویگردان نموده و بهسوی حسنات برگردانید و درنتیجه بهجای بدیها، نیکیها را برایشان عوض عنایت فرمود. تبدیل سیئات به حسنات در دنیا این است که خدای متعال برایشان ایمان را بهجای شرک و اخلاص را بهجای شک، عوض عنایت میفرماید و ایشان را از بدکاریها در پناه خویش قرار داده و حفظشان میکند، یعنی به آنان توفیق انجام عمل شایسته با توبه نیکو میدهد چنانکه میفرماید: إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ: (همانا حسنات سیئات را از بین میبرند) «هود/۱۱۴». در حدیث شریف آمده است که رسول اکرم ﷺ فرمودند: «اتبع السیئه الحسنه تمحها، وخالق الناس بخلق حسن: بدی را با نیکی دنبال کن، آن را محو میکند و با مردم به اخلاقی نیکو رفتار کن».
ابن کثیر این معنی را ترجیح داده و میگوید: «بدان که سیئات با توبه نصوح به حسنات تبدیل میشود و این نیست مگر بدینجهت که چون او گذشتهاش را به یاد میآورد، پشیمان شده و استرجاع و استغفار میگوید پس به این اعتبار گناه وی به طاعت تبدیل میشود و بدیها در نامه اعمال وی به حسنات تبدیل میشوند چنانکه دراینباره احادیث صحیحی آمده است».
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا (٧١)
«و هر کس توبه کند» و از صدق دل بهسوی خدا ﷻ بازگردد «و عمل صالح انجام دهد، حقا که او چنانکه بایدوشاید بهسوی خداوند بازمیگردد» یعنی: او بهطور راستین و با قوت تمام بهسوی خداوند ﷻ بازگشته است. به قولی معنی این است: هر کس به زبان خویش توبه کند اما آن توبه را با عمل خویش ثابت نگرداند پس آن توبه وی بههیچوجه سودمند نیست بلکه فقط کسی بهسوی خدا ﷻ توبه راستین (نصوح) کرده است که توبه خویش را با اعمال شایسته، ثابت و محقق گردانیده باشد.
وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا (٧٢)
و بندگان رحمان «کسانیاند که گواهی دروغ نمیدهند» بهقولی معنی این است: بندگان رحمان کسانیاند که در مجالس باطل حضور نمییابند و آن را مشاهده نمیکنند. (زور) دروغ و باطل است و بالاتر از شرک به خدای متعال دروغی نیست زیرا شرک به خداوند ﷻ بزرگتر از (زور) است. آری! حضور در مجالس و محافل بدعت از (زور) است زیرا این محافل دروغ، باطل و علیه دین خدا ﷻ است.
در حدیث شریف آمده است که رسول اکرم ﷺ فرمودند: «آیا شمارا از بزرگترین کبایر آگاه نگردانم؟ و سه بار این سخن را تکرار کردند. اصحاب گفتند: چرا، یا رسولالله! ما را آگاه کنید. فرمودند: شرک به خداوند، نافرمانی والدین و درحالیکه تکیه داده بودند، نشستند و آنگاه فرمودند: هان آگاه باشید: و گفتن دروغ، آگاه باشید: و گواهی دروغ». پس پیوسته آن را تکرار میکردند تا بدانجا که اصحاب با خود گفتند: ایکاش رسول خدا ﷺ سکوت کنند. «و چون بر امر لغوی بگذرند، کریمانه میگذرند» یعنی: در حالی از برابر آن کار لغو و بیهوده میگذرند که از آن روگرداناند. لغو: هر عمل یا سخن بیهودهای است. یعنی: کسانی که خود را از درآمدن در امور لغو و بیهوده برکنار نگاهداشته و کرامت نفس خویش را پاس میدارند و با اهل لغو معاشرت و همنشینی نمیکنند.
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا (٧٣)
و بندگان رحمان «کسانیاند که چون آیات پروردگارشان را فرا یادشان آرند» یعنی: قرآن را برایشان بخوانند یا آنچه را که در قرآن از پندها و اندرزها و عبرتهاست به ایشان تذکر دهند «بر آن کور و کر به سجده نمیافتند» بلکه با شنوایی و بینایی بر آن به سجده میافتند و از آن آیات بهره میبرند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا (٧۴)
و بندگان رحمان «کسانی اند که میگویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایهروشنی چشمان ما باشد» یعنی: آنان را ـ با توفیق بخشیدن ما و آنان به طاعت خویش ـ برای ما شادیبخش و مسرت آفرین قرار ده. «قرهالعین» یعنی: خنکی اشک چشم زیرا خنکی اشک چشم دلیل شادمانی و مسرت است چنانکه گرمی اشک دلیل بر غم و اندوه میباشد.
در حدیث شریف آمده است که رسول اکرم ﷺ فرمودند: «چون انسان بمیرد، عمل وی جز از سه چیز قطع میشود: صدقه جاری، عملی سودبخش، یا فرزند صالحی که در حق وی دعا کند». «و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار ده» یعنی: ما را الگویی قرار ده که پرهیزگاران به ما در کار خیر اقتدا کنند.
این آیه دلالت روشنی دارد بر اینکه ریاست دینی از اموری است که باید آن را طلب کرد و در آن راغب بود، نه برای فخر کردن به آن بلکه به جهت نفع بزرگی که مردم در ریاست وی دارند و برای به دست آوردن اجر عظیمی که این ریاست دارد.
پس (آیه ۶۳ تا ۷۴) دربرگیرنده نه صفت برای مؤمنان آراسته به خلعت والای (عبادالرحمن) است.
أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّهً وَسَلامًا (٧۵)
«این گروه» موصوف به اوصاف زیبای ذکرشده در فوق «اند که غرفه را پاداش مییابند» غرفه: یعنی درجه رفیع، عبارت از بلندترین و بهترین منازل بهشت است. پس غرفههای معلای بهشت مخصوص آنان است «به خاطر صبری که ورزیدهاند» بر مشقتهای تکالیف دینی «و در آنجا با تحیت و سلام روبرو میشوند» یعنی: برخی به برخی دیگر درود و شادباش میگویند، پروردگار سبحان نیز به سویشان سلام میفرستد و فرشتگان نیز بر آنان سلام و شادباش گفته و برایشان سلامتی از آفات را میخواهند.
خَالِدِینَ فیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (٧۶)
«جاودانه در آناند» یعنی: بدون مرگ و فنا مقیم بهشتند «چه نیکو قرارگاه و چه خوش مقامی است» یعنی: آن غرفهها چه نیکو قرارگاهی است که در آن مستقر میشوند و چه خوش اقامتگاهی است که مقیم آن میگردند. این در مقابل سخن باریتعالی در وصف دوزخ است که قبلاً فرمود: إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (۶۶): بهراستی چه بدقرارگاه و چه بد مقامی است)
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا (٧٧)
بگو: «اگر دعایتان نباشد، پروردگارم به شما هیچ اعتنایی نمیکند» یعنی: شما در نزد خدای متعال هیچ ارج و بهایی ندارید و او به شما هیچ اعتنایی نخواهد داشت، اگر این امر که او را میخوانید و میپرستید در میان نباشد. بدین گونه است که باریتعالی روشن میکند که از اطاعت همگیشان بینیاز است «در حقیقت شما به تکذیب پرداختهاید» یگانگی خدای سبحان را ای کافران! «پس بهزودی لازم خواهد بود» یعنی: بهزودی سزای تکذیب گریبان گیر شما خواهد شد. مراد: سزایی است که در روز بدر گریبان گیر مشرکان شد. به قولی: مراد از آن عذاب آخرت است.
با این بیم دهی و هشدار است که پایان سوره به آغاز آن، یعنی آیه اول:
تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا (١): (بزرگ و خجسته است کسی که بر بنده خود فرقان را نازل کرد تا برای عالمیان هشداردهندهای باشد پیوند میخورد).
تفسیر انوار القرآن