دعای یونس و حال امروز مسلمانان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ٭« فَنَادى فِى الظُّلُمَاتِ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» الانبیاء-۸۶ ٭ «اِذْ نَادى رَبَّهُ اَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» الانبیاء-۸۳ ٭ «فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لاَ اِلهَ اِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» التوبه-۱۲۹ ٭ «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» آل عمران-۱۷۳ […]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
٭« فَنَادى فِى الظُّلُمَاتِ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» الانبیاء-۸۶
٭ «اِذْ نَادى رَبَّهُ اَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» الانبیاء-۸۳
٭ «فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لاَ اِلهَ اِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» التوبه-۱۲۹
٭ «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» آل عمران-۱۷۳
٭ لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّهَ اِلاَّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِیمِ
*« لِلَّذیِنَ اَمَنُوا هُدیً وَ شِفَاءً» فصلت-۴۴
مناجات حضرت یونس ابن متّا (عَلی نَبیَّنَا و عَلَیهِ الصَّلاه و السَّلام) بزرگترین مناجات و مهمترین وسیله اجابت دعاست.
خلاصه حکایت مشهور حضرت یونس (ع) چنین است:
به دریا انداخته شد و ماهی بزرگی او را بلعید؛ در حالی که دریا طوفانی بود و شب تاریک و هراسناک و او از همه قطع امید کرده بود مناجات «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» به سرعت واسطه نجات او گردید.
سرّ عظیم مناجات مذکور این است:
در آن وضعیت تمام اسباب کارایی خود را از دست داده بودند، زیرا او در آن لحظه برای نجات، چنان ذاتی را لازم داشت که حکمش در ماهی و دریا و شب و جوّ آسمان کارگر شود.
شب و دریا و ماهی علیه او متفق بودند.
ذاتی میتوانست او را به ساحل سلامت برساند که آن سه را به یکباره مُسخّر امر خود سازد. حتی اگر همه خلق خادم و یاور او میبودند باز هم هیچ فایدهیی نداشت، پس باید گفت اسباب تأثیری ندارند.
از آنجا که (یونس) به عین الیقین دید هیچ پناهی جز مُسبب الاسباب ندارد، سرّ احدیت در نور توحید ظهور یافت و مناجات مذکور در یک لحظه، شب و دریا و ماهی را مُسخّر ساخت.
این مناجات بهسبب نور توحید، بطن ماهی را چون کشتی زیردریایی قرار داد و دریا را در میانه موجهای دهشتناکِ چون کوه، با نور توحید چون صحرایی ایمن و میدان پاکیزهیی برای گشت و گذار ساخت و با همان نور پهنه آسمان را از ابرها پاک نمود و ماه را چون چراغی بر سرش قرار داد.
آفریدههایی که از هر سو او را تهدید میکردند حالا از هر نظر با او دوست و همراه شده بودند. تا اینکه به ساحل سلامت رسید و زیر شجره یقطین “یقطین بوتهی کدو” لطف ربانی را مشاهده کرد.
اینک ما در وضعیتی صد برابر وحشتناکتر از وضعیت نخست حضرت یونس (ع) به سر میبریم.
شب ما آینده ماست.
آینده ما از نقطهنظر غفلت صد برابر تاریکتر و وحشتناکتر از شب اوست.
دریای ما همین کره سرگردان زمینمان است.
در هر موج این دریا هزاران جنازه وجود دارد و هزار بار بیشتر از دریای او ترسناک است.
هوای نفسمان ماهی ماست که حیات ابدی ما را تهدید کرده، و درصدد نابودی آن است.
این ماهی هزار برابر بیشتر از ماهی او ضرر دارد.
زیرا ماهی او حیاتی صدساله را از بین میبرد، اما ماهی ما تلاش میکند حیات میلیون ساله را نابود کند.
حال که واقعیت وضع ما چنین است در اقتدا به حضرت یونس (ع) باید از همه اسباب و علل قطع امید کرده و مستقیماً به پروردگارمان که مُسبب الاسباب است پناه برده و «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» بگوییم و به عین الیقین بدانیم که به دلیل غفلت و گمراهیست که آینده و دنیا و هوای نفس علیهمان دست به دست هم دادهاند و تنها کسی که قادر به دفع ضررهای آنهاست همان ذاتیست که آینده تحت امر او، دنیا تحت حکم او و نفسمان تحت اراده او میباشد.
جز آفریننده آسمانها و زمین کیست که ظریفترین و مخفیترین چیزهایی را که از دلمان میگذرد بداند و آینده را با ایجاد آخرت برای ما نورانی کند و ما را از هزاران موج کُشنده دنیا برهاند؟
حاشا!
جز ذات واجب الوجود هیچ چیز به هیچ وجه بیاذن و اراده او نمیتواند ما را یاری و نجات دهد.
اینک که حقیقت حال ما چنین است و خداوند در نتیجه آن مناجات، ماهی را برای حضرت یونس (ع) مرکبی چون زیردریایی قرار داد و دریا را صحرایی زیبا کرد و شب صورت مهتابیِ دلنشینی گرفت؛ ما نیز با سرّ همان مناجات باید «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» بگوییم.