آخرین مطالب

ترنم نور

سوره‌ای مانند قرآن بیاورید

سوره‌ای مانند قرآن بیاورید

أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَهٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ (یونس – ۳۸) (أم یقولون:افتراه؟ ). یا می‏‎گویند که (‌محمّد قرآن را خودش سـاخته و پرداخته است و) او آن را به دروغ به خدا نسـبت داده است‌؟‌. پس از این نفی و این بیان، می‌گویند: پس ایـن قرآن ساخته و پرداختۀ خود محمّد است‌… مگر نه این است که محمّد صلّی الله علیه و آله وسلّم انسانی است و با همان زبانی سـخن می‌گوید که آنان بدان سخن می‌گویند، و همان حروفی را در اختیار دارد که ایشان را در اختیار دارند. از قبیل‌: (ألف .لام .میم ) …(الف . لام . را )… ( الف. لام .میم . صاد)… ۱[۳] و غیره‌… آنان هم مشغول شوند، و هـمۀ کسـانی را همراه خود کنند که می‌توانند ایشان را گرد بیاورند، و به ساختن و پرداختن بپردازند و به دروغ به خدا نسـبت دهند، همان‌گونه که گمان می‌برند مـحمّد چـنین کـرده است‌. آنان نه همۀ قرآن را بلکه سوره‌ای همانند آن را ساخته و پرداخته‌ کنند و ارائه دهند: (قل:فأتوا بسوره مثله , وادعوا من استطعتم من دون الله إن کنتم صادقین ). بگو: (‌اگر چنین است و قرآن ساختۀ بشر است‌) شما یک سورۀ همانند آن را بسازید و ارائه دهید، و در این کار هر کسی را که می‌خواهید بجز خدا فراخوانید و به کمک بطلبید، اگر راست می گوئید (‌که قرآن را مـن ساخته و پرداخته‌ام‌). نتیجۀ این مبارزه ‌طلبی ثابت و آشکار گردید، و معلوم و پدیدار شد که از انجام چنین‌ کاری درمانده و ناتوانند. هنوز هم چنین است و پیوسته هم چنین خواهد بود: هیچ کسی و هیچ‌ گروهی نتوانسته و هرگز نـمی‌توانند کـه سوره‌ای همانند سوره‌ای از قرآن را بسازند و بیاورند. کسانی ‌که بلاغت و فصاحت زبان عربی را فهم و درک می‌کنند، و با جمال و زیبائی هـنری ایـن زبان، و بـا همآوائی و هماهنگی آن آشنا هستند، خوب مـی‌دانـند ایـن‌ گونه سـخنگوئی از آدمـیزاد بـرنمی‌آید. همچنین کسانی‌ که نـظامها و سـیستمهای اجتماعی‌، و اصـول قانونگذاری را بررسی و پژوهش می‌نمایند، و نظام و سیستمی را که این قرآن با خود به ارمغان آورده است مطالعه و وارسی می‌کنند، خوب می‌دانند که در قرآن به تنظیم جامعۀ بشری، و به مقتضیات زندگی انسا‌نها از هر جهت توجّه شده است و همۀ جوانب حـیات‌، آنـان پیش چشم بوده است‌، و همۀ نیروهای اندوختۀ سودمند، و همۀ فرصتهای مناسب‌، برای رویاروئی ساده و آسان با حوادث زمان و با دگرگونیها و تـحوّلات آن‌، مورد استفاده قرار گرفته است‌… همۀ اینها بالاتر و فراتـر از آن هستند که عقل یک انسان‌، یا مجموعۀ عقلهای یک نسل‌، و یا مجـموعۀ خردهای همۀ نسـلهای پیاپی در طول زمان‌، بتوانند بدانها احاطه و دسترسی پیدا کنند… و نیز چنین است حال کسانی ‌که دربارۀ روانشنا‌سی و روانکاوی انسانها، و دربارۀ وسائل و راه‌های تأثیر در نفس انسانها، و راجع به کارها و شیوه‌های نفوذ به دلها و درونها، مطالعه و تحقیق مـی‌کنند، و به بـررسی و پژوهش وسائل و روشهای قرآن می‌پردازند. در قرآن تنها اعجاز کلمات و تعبیرات‌، و اعجاز، نـحوۀ ادای سخن‌، موجود نیست و بــس ‌. بلکه اعجاز مطلقی در قرآن است که کارشناسان آگـاه از ایـن امور، و نـیز کارشناسان آگاه از نظامها و سـیستمهای اجـتماعی و مسائل حـقوقی و قانونگذاری‌، و امور روانی‌، و نظائر اینها، بدان آگاه هستند. کسانی‌ که در فن تعبیر وارسته‌اند، و کسانی‌ که از نحوۀ اداء هـنری آگـاهی زیـادی دارنـد، بـیشتر از دیگـران می‌دانند چه اندازه تعبیر قرآنی از اعـجاز بـرخـوردار است و نـــیز کســانی‌ کـه راجـع بـه افکـار و آراء و نـظریه‌پردازیـهای اجـتماعی و قـانونی و روانی، و اندیشه‌های انسانی به طور کـلی‌، تحقیق کـرده‌انـد و پژوهش نموده‌اند، از دیگران بهتر و بیشتر به فراخی و ژرفی اعجاز موضوعی این ‌کتاب پی می‌برند. پیشاپیش اعتراف می‌کنم‌ که از بیان حقیقت اعجاز قران و از ذکر اندازۀ اعجاز آن چـنان کـه باید درمـانده و ناتوانم‌. همچنین عاجزم از این که اعـجاز قرآن را با اسلوب بشری به تصویر بکشم. این را هم می‌دانم ‌ کـه سخن به درازا کشاندن دربارۀ این اعجاز – آن هـم در حدود توان بشری – موضوع‌ کتاب مسـتقلی است‌. لذا در اینجا خواهم کوشید که نگاه گذرائی به گوشه‌هائی از اعجاز قرآن بیندازم. شـیوۀ سـخن‌پردازی قـرآنـی از شـیوۀ سـخن‌پردازی انسانی‌، ممتاز و جداگانه است‌… سخن قرآن سـلطه و قدرت شگـفتی بر دلها دارد، سلطه و قدرتی که سـخن انسان بی‌بهره از آن است‌. حتیّ این سـلطه و قـدرت گاهی بر کسانی تأثیر می‌گذارد کـه قـرآن را تـلاوت می‌کنند، ولی حرفی از زبان عربی نمی‌دانند… حوادث شگفتی روی داده است ‌که نمی‌توان آنها را تفسیر کرد مگر با چیزی ‌که می‌گوئیـم‌. هر چند این چیز قاعدۀ کـلّی نیست‌، ولی وقوع آن حوادث نیاز به تفسیر و تـعلیل دارد… نمونه‌هائی از حوادث و رخـدادهـائی را ذکـر نمی‌کنم ‌که برای غـیر خـودم روی داده است‌. ولیکـن حادثه‌ای را ذکر می‌کنم که برای خودم روی داده است‌. پنج نفر با من در این حادثه حضور داشته‌اند و گواه بر آن هستند. حادثه این است‌: در حدود پانزده سال قبل ما شش نفر مسلمان سوار یـک ‌کشتی مصری شدیم‌. کشتی ما را از میان امواج اقیانوس اطلس به سوی نیویورک به حرکت درآورد. مسافران‌ کشتی ۱۲۰ نفر زن و مرد خارجی بودند. در میانشان یک نفر مسلمان هم نبود… بر دلـمان گذشت ‌که روی عرشۀ ‌کشتی در میان اقیانوس نماز جمعه را بـخوانیم‌!‌… خدا می‌داند ما نـمی‌خواستیم نماز جمعه را اقامه‌ کنیم‌، ولی چون دیدیم‌ که یک مبلّغ مسیحی روی عرشۀ کشتی به‌ کار تبلیغ خـود مشغول است‌، و حتّی با ما هم دم از تبلیغ می‌زند، احسـاسات دینی ما را دربرگرفت و ما را بـرآن داشت ‌کـه نـماز جمعه را بخوانیم‌. فرمانده کشتی ‌که یک نفر انگـلیسی بود کار را برای ما تدارک دید و اجازه داد که نماز خود را بخوانیم‌. به ملّاحان و آشپزان و خدمتکاران ‌کشتی ‌که همه از مملکت نوبه و مسلمان بودند اجازه داد آنانی‌ که در وقت نماز سر پست نبوده و به «‌خدمت‌« مشغول نیستند با ما نماز بخوانند! مسلمانان‌ کشتی هـمگی از این امر بسیار شادمان شدند. چرا که برای نخستین بار بود که نماز جمعه بر عرشۀ کشتی خـوانـده می‌شد…

  • کد مطلب : 360
  • اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ - 3:34 ب.ظ
  • 80 بازدید
  • قاری ترنم نور(۴): محمد امین اسدی

    قاری ترنم نور(۴): محمد امین اسدی

    «قاری محمد امین اسدی» متولد سال ۱۳۵۳ در شهر سنندج مرکز استان کردستان، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی ریاضیات و دبیر آموزش و پرورش می‌باشند. ایشان از چهره‌های نام‌‌آشنای قرائت و تلاوت و آموزش قرآن کریم هستند که با شرکت در مسابقات و محافل قرآنی در مناطق مختلف ایران و کشورهایی نظیر عراق، امارات، ترکیه، هندوستان و عربستان، موفق به کسب رتبه‌های برتر در سطوح بین‌المللی شده‌اند. از جمله‌ی این توفیقات می‌توان به کسب مقام اول در مسابقات بین‌المللی امارات متحده عربی، مقام دوم در مسابقات بین‌المللی هندوستان و مقام اول در مسابقات قرآنی غرب ایران اشاره نمود. ایشان هم‌اکنون در شهر سنندج مشغول فعالیت‌های قرآنی می‌باشند.

  • کد مطلب : 316
  • اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ - 1:26 ق.ظ
  • 565 بازدید
  • قاری ترنم نور(۳): سید عباس حسینی

    قاری ترنم نور(۳): سید عباس حسینی

    «قاری سید عباس حسینی»، متولد سال ۱۳۴۷ در شهرستان سروآباد از توابع استان کردستان است. وی دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی منابع طبیعی و بازنشسته‌ی سازمان‌های منابع طبیعی و جهاد کشاورزی استان کردستان است. همچنین فارغ‌التحصیل رشته‌های حقوق و علوم قرآنی بوده و در حوزه‌های قرائت، ترتیل، تدریس، ارزیابی و داوری مسابقات قرآن کریم در سطوح منطقه‌ای، ملّی و بین‌المللی به صورت حرفه‌ای فعالیت دارد. قاری عباس حسینی از سال ۱۳۹۱ تاکنون، مدیریت مؤسسه‌ی قرآنی «تعلیم الذکر الحکیم» شهر سنندج را برعهده داشته و صاحب چند دوره قرائت، ترتیل و ترجمه‌ی قرآن کریم است.

  • کد مطلب : 314
  • اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ - 1:24 ق.ظ
  • 639 بازدید
  • قاری ترنم نور(۲): سیداحمد هاشمی

    قاری ترنم نور(۲): سیداحمد هاشمی

    «دکتر سیداحمد هاشمی» متولد سال ۱۳۴۸ در شهر خور لارستان از توابع استان فارس می‌باشد. ایشان تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در شهر اوز فارس سپری کرده، کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در سودان و دکتری تخصصی(PhD) را در مالزی اخذ نموده است. دکتر هاشمی پس از إتمام تحصیلات عالی در خارج از کشور، در سال ۱۳۸۷ به ایران بازگشته و به عنوان پژوهشگر و مدرس، در مراکز علوم اسلامی، مشغول فعالیت می‌باشد. ایشان حافظ کل قرآن کریم بوده و بر ۲ زبان عربی و انگلیسی تسلط داشته و سابقه‌ی امامت در مساجد کشورهای مختلف از جمله ایران، سودان و مالزی را دارا می‌باشد.

  • کد مطلب : 307
  • اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ - 1:23 ق.ظ
  • 449 بازدید
  • قاری ترنم نور(۱): خالد محمدی

    قاری ترنم نور(۱): خالد محمدی

    «قاری خالد محمدی» متولد سال ۱۳۶۴در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه می‌باشد. ایشان تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در کشور امارات متحده عربی سپری کرده و کارشناسی و کارشناسی ارشد را به ترتیب در کشورهای کویت و لبنان اخذ نموده است. پس از اتمام تحصیلات، فعالیت‌های فرهنگی خود را با مشارکت در کنفرانس‌ها و همایش‌های ملی و بین‌المللی آغاز کرد و در سال ۱۳۹۰ به ایران بازگشته و از آن هنگان تا به امروز، مشفول فعالیت‌های خدماتی و حمایتی در حوزه‌های خیریه‌ای و فرهنگی می‌باشد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «حمایت از مدارس در مناطق محروم»، «امدادرسانی به زلزله‌زدگان و سیل‌زدگان» و «ساخت مساجد» اشاره نمود.

  • کد مطلب : 301
  • اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ - 0:51 ق.ظ
  • 445 بازدید
  • دعای یونس و حال امروز مسلمانان

    دعای یونس و حال امروز مسلمانان

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ٭« ‌فَنَادى فِى الظُّلُمَاتِ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»    الانبیاء-۸۶ ٭ «اِذْ نَادى رَبَّهُ اَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»   الانبیاء-۸۳ ٭ «فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لاَ اِلهَ اِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ»   التوبه-۱۲۹ ٭ «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ»   آل عمران-۱۷۳ ٭ لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّهَ اِلاَّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِیمِ *« لِلَّذیِنَ اَمَنُوا هُدیً وَ شِفَاءً»   فصلت-۴۴   مناجات حضرت یونس ابن متّا (عَلی نَبیَّنَا و عَلَیهِ الصَّلاه و السَّلام) بزرگ‏ترین مناجات و مهم‌ترین وسیله اجابت دعاست. خلاصه حکایت مشهور حضرت یونس (ع) چنین است: به دریا انداخته شد و ماهی بزرگی او را بلعید؛ در حالی که دریا طوفانی بود و شب تاریک و هراسناک و او از همه قطع امید کرده بود مناجات «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» به سرعت واسطه نجات او گردید.   سرّ عظیم مناجات مذکور این است: در آن وضعیت تمام اسباب کارایی خود را از دست داده بودند، زیرا او در آن لحظه برای نجات، چنان ذاتی را لازم داشت که حکمش در ماهی و دریا و شب و جوّ آسمان کارگر شود. شب و دریا و ماهی علیه او متفق بودند. ذاتی می‏توانست او را به ساحل سلامت برساند که آن سه را به یکباره مُسخّر امر خود سازد. حتی اگر همه خلق خادم و یاور او می‏بودند باز هم هیچ فایده‏یی نداشت، پس باید گفت اسباب تأثیری ندارند. از آن‌جا که (یونس) به عین الیقین دید هیچ پناهی جز مُسبب الاسباب ندارد، سرّ احدیت در نور توحید ظهور یافت و مناجات مذکور در یک لحظه، شب و دریا و ماهی را مُسخّر ساخت. این مناجات به‏سبب نور توحید، بطن ماهی را چون کشتی زیردریایی قرار داد و دریا را در میانه موج‏های دهشتناکِ چون کوه، با نور توحید چون صحرایی ایمن و میدان پاکیزه‏یی برای گشت و گذار ساخت و با همان نور پهنه آسمان را از ابرها پاک نمود و ماه را چون چراغی بر سرش قرار داد. آفریده‏هایی که از هر سو او را تهدید می‏کردند حالا از هر نظر با او دوست و همراه شده بودند. تا این‌که به ساحل سلامت رسید و زیر شجره یقطین “یقطین بوته‌ی کدو” لطف ربانی را مشاهده کرد.   اینک ما در وضعیتی صد برابر وحشتناک‌تر از وضعیت نخست حضرت یونس (ع) به سر می‏بریم. شب ما آینده ماست. آینده ما از نقطه‌نظر غفلت صد برابر تاریک‌تر و وحشتناک‌تر از شب اوست. دریای ما همین کره سرگردان زمین‌مان است. در هر موج این دریا هزاران جنازه وجود دارد و هزار بار بیش‏تر از دریای او ترسناک است. هوای نفس‌مان ماهی ماست که حیات ابدی ما را تهدید کرده، و درصدد نابودی آن است.   این ماهی هزار برابر بیش‏تر از ماهی او ضرر دارد. زیرا ماهی او حیاتی صدساله را از بین می‏برد، اما ماهی ما تلاش می‏کند حیات میلیون ساله را نابود کند.   حال که واقعیت وضع ما چنین است در اقتدا به حضرت یونس (ع) باید از همه اسباب و علل قطع امید کرده و مستقیماً به پروردگارمان که مُسبب الاسباب است پناه برده و «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» بگوییم و به عین الیقین بدانیم که به دلیل غفلت و گمراهی‌‏ست که آینده و دنیا و هوای نفس علیه‌مان دست به دست هم داده‌اند و تنها کسی که قادر به دفع ضررهای آن‌هاست همان ذاتی‏ست که آینده تحت امر او، دنیا تحت حکم او و نفس‌مان تحت اراده او می‏باشد.   جز آفریننده آسمان‌ها و زمین کیست که ظریف‌ترین و مخفی‌ترین چیزهایی را که از دل‌مان می‏گذرد بداند و آینده را با ایجاد آخرت برای ما نورانی کند و ما را از هزاران موج کُشنده دنیا برهاند؟ حاشا! جز ذات واجب الوجود هیچ‌ چیز به‌ هیچ‌ وجه ‌‏بی‌اذن و اراده او نمی‏تواند ما را یاری و نجات دهد. اینک که حقیقت حال ما چنین است و خداوند در نتیجه آن مناجات، ماهی را برای حضرت یونس (ع)‏ مرکبی چون زیردریایی قرار داد و دریا را صحرایی زیبا کرد و شب صورت مهتابیِ دل‏نشینی گرفت؛ ما نیز با سرّ همان مناجات باید «لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحَانَکَ اِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» بگوییم.

  • کد مطلب : 417
  • اسفند ۱۰, ۱۴۰۲ - 10:42 ق.ظ
  • 115 بازدید
  • بندگان‌ رحمان‌

    بندگان‌ رحمان‌

    خداوند متعال در سوره فرقان آیه ۶۳ می‌فرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا (۶۳) (و بندگان‌ رحمان‌ کسانی‌اند که‌ بر روی‌ زمین‌ فروتنانه‌ راه‌ می‌روند) هون: آرامش‌ و وقار، بدون‌ تکبر، گردن‌کشی‌ و فخرورزی‌ است‌. البته‌ مراد این‌ نیست‌ که‌ فرمان‌ خدای‌ رحمان‌ این‌ است‌ که‌ بندگان‌ به‌ مانند بیماران‌ ـ به‌طور ساختگی‌ و ریایی‌ ـ به‌شکستگی‌ راه‌ روند بلکه‌ مراد این‌ است‌ که‌ آنان‌ با عزت‌ و گردن‌فرازیی‌ گام‌ برمی‌دارند که‌ نشانه‌ مؤمن‌ متواضع‌ برای‌ خدا  است‌، چنان‌که‌ رسول‌ خدا ﷺ در راه‌ رفتن‌ چنان‌ حرکت‌ می‌کردند که‌ گویی‌ از مکان‌ بلند و مرتفعی‌ فرود می‌آیند. بعضی ‌از سلف‌ صالح‌ نیز راه‌ رفتن‌ به‌ پژمردگی‌ و تصنع‌ را مکروه‌ می‌دانستند تا بدانجا که‌ روایت‌شده ‌است: «عمر (رضی الله عنه) جوانی‌ را دید که‌ سست‌ و پژمرده‌ راه‌ می‌رود، فرمود: تو را چه‌ شده است‌، آیا بیماری‌؟ گفت: نه‌ ای‌ امیرالمؤمنین‌! آنگاه‌ عمر شمشیر خویش‌ را بر سرش‌ بلند کرد و به‌ او فرمان‌ داد تا با نیرومندی‌ و چابکی‌ راه‌ برود» و بندگان‌ رحمان‌ کسانی‌ هستند که‌ «چون‌ جاهلان‌ آنان‌ را طرف‌ خطاب‌ قرار دهند، با سلام‌ پاسخ‌ می‌دهند» یعنی: بر آزادهایی‌ که‌ از سوی‌ اهل‌ جهالت‌ و نادانی ‌می‌بینند، روش‌ تحمل‌ و بردباری‌ را در پیش‌گرفته‌ و مانند آنان‌ جهالت‌ نمی‌کنند بلکه‌ می‌گویند: سلام‌! که‌ این‌ سلام‌، البته‌ سلام‌ درود و تحیت‌ نیست‌ بلکه‌ سلام ‌متارکه‌ است‌ که‌ نه‌ در آن‌ خیری‌ است‌ و نه‌ شری‌. یا مراد از «سلام‌» این‌ است: در برابر جاهل‌ سخنی‌ ملایم‌ و حکیمانه‌ می‌گویند که‌ از آزار او به‌سلامت‌ مانند. وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا (۶۴) و بندگان‌ رحمان‌ «کسانی‌اند که‌ شب‌ را برای‌ پروردگارشان‌ سجده‌کنان‌ و قیام‌کنان‌ می‌گذرانند» یعنی: آنان‌ تمام‌ شب‌ یا بیشتر قسمت‌های‌ آن‌ را سجده‌کنان‌ بر روهایشان‌ و قیام‌کنان‌ بر پاهایشان‌ در حال‌ نماز و تهجد به‌روز می‌آورند. وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عذاب‌ها کَانَ غَرَامًا (۶۵) «و بندگان‌ رحمان‌ «کسانی‌ اند که‌ می‌گویند: پروردگارا! عذاب‌ جهنم‌ را از ما بگردان‌، بی‌گمان‌ عذاب‌ آن‌ پایدار است‌» غرام: لازم‌ و دائمی‌ است.‌. إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (۶۶) «به‌راستی‌ آن‌ بدقرارگاه‌ و بد مقامی‌ است‌» یعنی: در حقیقت‌ آتش‌ دوزخ‌ برای ‌اقامت‌، بد جایگاه‌ و بدمکانی‌ است‌. پناه‌ می‌بریم‌ به‌ خدواند متعال از دوزخ.‌ وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا (۶۷) و بندگان‌ رحمان‌ «کسانی‌ اند که‌ چون‌ انفاق‌ کنند، نه‌ اسراف‌ می‌کنند و نه‌ بخل ‌می‌ورزند» اسراف: در گذشتن‌ از حد با انفاق‌ کردن‌ بسیار است‌، هرچند راهی‌ که ‌در آن‌ انفاق‌ می‌شود، راه‌ حلالی‌ باشد. اقتار: تنگ‌گرفتن‌ و بخل ‌ورزیدن‌ در انفاق ‌است‌ «و شیوه‌شان‌ در میان‌ این‌ دو حد وسط است‌» قوام: انفاق‌ به‌اعتدال‌ و میانه‌روی‌ است‌، به‌گونه‌ای‌ که‌ در حدی‌ انفاق‌ کند که‌ فقیر، گرسنه‌ و برهنه‌ نماند و آن‌گونه‌ ولخرجی‌ هم‌ نکند که‌ مردم‌ بگویند: اسراف‌ و زیاده‌روی‌ کرد بلکه‌ اگر خداوند ﷻ به‌ او گشایش‌ عنایت‌ کرد، بذل‌ و بخشش‌ و گشاده‌دستی‌ در پیش‌ گیرد ولی‌ برای‌ وقت‌ نیاز خود، ذخیره‌ هم‌ بکند در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است‌ که‌ رسول‌ اکرم‌ ص فرمودند: «کسی‌ که‌ میانه‌روی ‌پیشه‌ کرد، هرگز فقیر و محتاج‌ نشد». همچنین‌ در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است: «ما أحسن‌ القصد فی‌ الغنی‌ وما أحسن‌ القصد فی‌ الفقر وما أحسن‌ القصد فی‌العباده: چقدر نیکوست‌ میانه‌روی‌ در توانگری‌، چقدر نیکوست‌ میانه‌روی‌ در حال‌ فقر و چقدر نیکوست‌ میانه‌روی‌ در عبادت».‌ وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا (۶۸) ابن‌عباس‌ (رضی الله عنه)  در بیان‌ سبب‌ نزول‌ می‌گوید: مردمانی‌ از اهل‌ شرک‌ کشتار و خونریزی‌ کردند و بسیار کشتند و زنا کردند و بسیار کردند، سپس‌ نزد رسول‌ خدا ﷻ آمده‌ و گفتند: به‌راستی‌ آنچه‌ که تو به‌سوی‌ آن‌ فرامی‌خوانی‌ بسی ‌نیکو است‌ اما اگر به‌ ما خبرد‌هی که‌ برای‌ آنچه‌ که‌ مرتکب‌ شده‌ایم‌ کفاره‌ای‌ است‌! پس‌ این‌ آیه‌ مبارکه‌ نازل‌ شد. و بندگان‌ رحمان‌ «کسانی‌اند که‌ باخدا معبودی‌ دیگر نمی‌خوانند» یعنی: دعا و نیایش‌ را برای‌ غیر خدا ﷻ صرف‌ نمی‌کنند تا غیر خدا ﷻ را برای‌ خود پروردگار قرار دهند «و هیچ‌ نفسی‌ را که‌ خداوند حرام‌ کرده است» یعنی: کشتنش‌ را «جز به‌حق ‌نمی‌کشند» کشتن‌ به‌حق‌ در سه‌ مورد است: کفر بعد از ایمان‌ (کشتن‌ مرتد)، زنا کردن‌ بعد از احصان‌[۱] و کشتن‌ به‌ قصاص‌ «و زنا نمی‌کنند» یعنی: مقاربت ‌جنسی‌ را بدون‌ ازدواج‌ یا ملک‌ یمین‌ (کنیزی)، حلال‌ نمی‌شمارند «و هر کس ‌چنین‌ کند» یعنی: چیزی‌ ازآنچه‌ را که‌ ذکر شد انجام‌ دهد؛ «می‌بیند» و روبرو می‌شود در آخرت‌؛ «اثام‌ را» اثام: مجازات‌ و کیفر است‌. یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا (۶۹) « برای‌ او در روز قیامت‌ عذاب‌ دوچندان‌ می‌شود و جاودان‌ در آن‌ به‌ خواری‌ و زاری ‌بماند» یعنی: در عذاب‌ دوچندان‌، به‌ ذلت‌ و حقارت‌ جاودانه‌ می‌ماند. إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عملاً صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (۷۰) « مگر کسی‌ که‌ توبه‌ کند» از شرک‌ «و ایمان‌ آورد» به‌ محمد ﷺ «و کار شایسته‌ پیشه‌ کند» بعد از توبه‌ خویش‌ پس‌ بر این‌ کس‌ عذابی‌ نیست‌ «پس‌ اینان‌ کسانی ‌هستند که‌ خداوند سیئاتشان‌ را به‌ حسنات‌ تبدیل‌ می‌کند و خدا ﷻ همواره‌ آمرزنده‌ مهربان‌ است‌» گناهان‌ را از آنان‌ محو کرده‌ و به‌جای‌ آن‌ برایشان‌ نیکی‌ها و طاعات‌ را ـ با حسن‌ عمل‌ و طاعت‌ و انابتشان‌ به‌سوی‌ وی‌ ـ به‌ ثبت‌ می‌رساند. ابن‌عباس‌ (رضی الله عنه) می‌گوید: «اینان‌ مؤمنانی‌ هستند که‌ قبل‌ از ایمانشان‌ در گناه‌ و بدکرداری‌ قرار داشتند پس‌ خداوند ﷻ آنان‌ را از بدی‌ها روی‌گردان‌ نموده‌ و به‌سوی ‌حسنات‌ برگردانید و درنتیجه‌ به‌جای‌ بدی‌ها، نیکی‌ها را برایشان‌ عوض‌ عنایت ‌فرمود. تبدیل‌ سیئات‌ به‌ حسنات‌ در دنیا این‌ است‌ که‌ خدای‌ متعال‌ برایشان‌ ایمان‌ را به‌جای‌ شرک‌ و اخلاص‌ را به‌جای‌ شک‌، عوض‌ عنایت‌ می‌فرماید و ایشان‌ را از بدکاری‌ها در پناه‌ خویش‌ قرار داده‌ و حفظشان‌ می‌کند، یعنی‌ به‌ آنان‌ توفیق‌ انجام ‌عمل‌ شایسته‌ با توبه‌ نیکو می‌دهد چنان‌که‌ می‌فرماید: إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ: (همانا حسنات‌ سیئات‌ را از بین‌ می‌برند) «هود/۱۱۴». در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است ‌که‌ رسول‌ اکرم‌ ﷺ فرمودند: «اتبع‌ السیئه‌ الحسنه‌ تمحها، وخالق ‌الناس‌ بخلق‌ حسن: بدی‌ را با نیکی‌ دنبال‌ کن‌، آن‌ را محو می‌کند و با مردم‌

  • کد مطلب : 398
  • بهمن ۲۰, ۱۴۰۲ - 11:40 ب.ظ
  • 111 بازدید
  • انتشار اثر قرآنی «ترنم نور»(۴) با صدای محمدامین اسدی

    انتشار اثر قرآنی «ترنم نور»(۴) با صدای محمدامین اسدی

    چهارمین اثر قرآنی «ترنم نور(۴)»، شامل تلاوت کل قرآن کریم با نوای دلنواز «قاری محمدامین اسدی» که به تفکیک ۱۱۴ سوره و نیز تفکیک ۳۰ جزء تهیه و تدوین شده، منتشر شد.
  • کد مطلب : 53
  • فروردین ۲۱, ۱۴۰۱ - 5:54 ب.ظ
  • 299 بازدید
  • انتشار اثر قرآنی «ترنم نور»(۳) با صدای سید عباس حسینی

    انتشار اثر قرآنی «ترنم نور»(۳) با صدای سید عباس حسینی

    سومین اثر قرآنی «ترنم نور»، شامل تلاوت کلّ قرآن کریم با نوای دلنواز «قاری سید عباس حسینی» که به تفکیک ۱۱۴ سوره و نیز تفکیک ۳۰ جزء تهیه و تدوین شده است، منتشر شد.
  • کد مطلب : 47
  • فروردین ۲۱, ۱۴۰۱ - 5:48 ب.ظ
  • 274 بازدید